محجوب
*افسوس که سرایندگان عاشورا ،ذات عاشورا را نسرودند یا کمتر سرودند...
افسوس که گویندگان عاشورا ،ذات عاشورا را نگفتند یا کمتر گفتند ...
ذات عاشورا ،ذات طلوع است :حماسه و رسالت و آنان بیشتر از
غروب دم زدند :کشته شدن و اسارت ...ذات عاشورا نماز است و عدالت ،
نه تنها عزاداری و مصیبت .اگر کسی عاشورا را با همه ابعاد آن بشناسند ،
اصل مصیبت امام حسین (ع) را فراموش می کند و برای «عاشورای حسینی »به
سوگ می نشیند .
*زندگیها دو گونه گشت :حسینی و یزیدی ،هر چه عدالت است حسینی است و هر چه دور از عدالت ،
یزیدی .و رکن مهم عدالت ،عدالت معیشتی و اقتصادی است تا انسانها به تمایزهای قارونی مبتلا نگردند
و سقوط نکنند ،توانگر از طغیان و محروم از حرمان ...عاشورا ،شرق انوار «توحید »و «عدل » است
و توحید و عدل خورشید روشنگر ارواحند .جهان همواره به دو خورشید نیاز دارد :خورشید روشنگر
اجسام و خورشید روشنگر ارواح .
*واژه های عاشورا تنها «تشنگی »،«شهادت »و «اسارت » نیست ،«نماز» و «عدالت »
نیز هست ،بلکه واژه های اصلی همین دو تاست ،نماز واژه شب عاشوراست و عدالت
واژه روز عاشورا ...یعنی پیام شب عاشورا نماز است و پیام روز عاشورا عدالت .